سلام دوستان امروز با اولین مصاحبه با هنرمندان ادوبی در خدمت شما هستیم این مصاحبه رو وبسایت طرح ماندگار تهیه کرده ، که بنده با اجازه از وبسایت طرح ماندگار این مطلب رو تو وبلاگم گذاشتم تا دوستای بیشتری از این مصاحبه لذت ببرند.

دانلود مصاحبه تصویری با بهمن رئوفی

طرح ماندگار : با سلام. خودتون و حرفه تون رو معرفی کنید.

- بهمن رئوفی هستم. سی و سه چهار سالمه. کار من دیجیتال آرت هست. شغل رو خیلی دقیق نمیشه تو حرفه ما مطرح کرد. اینکه مثلا بگید من یک گرافیک دیزاینر هستم یا یک موشن گرافیک کار هستم یا یک تدوین گر هستم. بخاطر گستره نرم افزاری که من کار می کنم (افتر افکت، پریمیر، ادوبی انکور، ادوبی اسپید گرید، فتوشاپ و خیلی چیزای دیگه) باعث میشه که خیلی کارا رو انجام بدیم. پیرزن خفه میکنیم، آب حوض می کشیم، سشوار می زنیم و همه این کارارو انجام می دیم؛ ولی نرم افزار تخصصی کار من فتوشاپ هست و صنعت صدا (صداگذاری و صدا برداری) و در اصل اگر بخوام بگم در حقیقت صدابرداری یا مهندسی صدا، یعنی تولید اصوات خاص برای یک تصویر.

چیزی که از خیلی قبل تر کار من بوده و یک مدت ازش فاصله گرفتم ولی خوب دوباره برگشتم بهش و این کارو دوست دارم. ولی فتوشاپ تقریبا میشه گفت یه جورایی همسر منه. یه زمانی اگر بخوام ازدواج کنم باید به زنم بگم من یه زن دیگه هم دارم و در واقع اگر شما دوست داری باید بشی زن دوم من. و امیدوارم تا اون موقع همسر سوم و چهارم من نشه و همین فتوشاپ باقی بمونه.

Car-3

طرح ماندگار : افتر افکت چطور؟

- افتر افکت، پریمیر و از این دست رو بصورت تخصصی کار می کنم. ولی خوب خودتون می دونید، همه ما با چندین نرم افزار کار می کنیم، ولی همیشه یه دونه رو خیلی میشه تاپ لول زندگی ما و تو بالاترین سطحه و بیشترین تماس رو باهاش داریم. البته یک دلیل اصلیش اینه که فتوشاپ یک نرم افزار مادره و تقریبا می تونیم بگیم جایی در دنیا وجود نداره که تصویر دیجیتال باشه و این نرم افزار نباشه. شما الان بزرگترین پروژه های عظیم دنیا رو هم که می بینید باز می بینید فتوشاپ نشسته اون وسط و اونجا حضور داره. چرا، چون تصویر دیجیتال وقتی میاد وسط این نرم افزار به قول ادوبی یک industrial standard؛ یک استاندارد صنعتی محسوب میشه تو دنیای تصویر دیجیتال. حالا توانمندی های خاص خودشو تو زمینه های خودش داره و ازش استفاده میشه.

برای همین خوب خود به خود من میخام فیلم تدوین کنم، استایل رنگی، تم رنگی بخام تعریف کنم میرم فتوشاپ، لوکم رو می سازم و اکسپورت می کنم برای ویدئو. میخام تو افتر افکت موشن گرافیکی بسازم، لایه هام رو باید توی فتوشاپ تعریف کنم، ببندم، آماده کنم بفرستم برای افتر افکت. لوک هایی که با اسپید گرید کار می کنم، میخام دوباره ادیت کنم، می تونم ایمپورت کنم توی فتوشاپ. و خود بخود نرم افزاریه که همه جا یقه مارو میگیره، برای همین بیشترین کار رو باهاش داریم.

به نظرم هر کسی با دنیای ادوبی سروکار داره، مگر اینکه مثلا تخصصش فقط تدوین باشه، یا تخصصش فقط فلش باشه. هرچی بخای ازش در بری نمیشه و یهویی یقتو می گیره. برای همین خودبخود تبدیل میشه به نرم افزاری که بیشترین کارو باهاش می کنم. ولی خیلی دوسش دارم برای اینکه اعتقاد دارم فتوشاپ انتها نداره. چرا، چون کاغذ و قلم هست. یعنی بوم نقاشی و قلمو و رنگ. ته نداره. یعنی شما برای این نمی تونید سطح و انتها تعریف کنید، چه بسا خیلی مواقع خیلی از بزرگان دنیا تکنیک هایی رو خلق میکنن تو این نرم افزار که خود کمپانی سازنده و تیم دِوِلوپرش اصلا به این موضوع فکر نکرده بودن. مثلا میبینی طرف از یک چیزای بیربط یک چیزی در میاره بیرون که خود کمپانی کارو شیر(Share) میکنه میگه وَوووو.

Chain

ولی شما مثلا تو یه تریدی دیزاین قویترین کار تریدی هم بدی خود دِوِلوپرهای اون کمپانی این انتظار رو در نظر گرفته بودن که این کار باید اتفاق بیافته. حالا با تکنیک های خاص خودش. ولی این نه، این یهو یه چیزی از توش در میارن که خود ادوبی رو پیجش میزاره میگه ای بابا اینا چیکار کردن ما خودمون خبر نداشتیم. یعنی یکسری ترکیب های اینطوری میتونی از توش دربیاری. برای اینکه مثل یک بوم نقاشیه. به قول معروف ته تهش گیر می کنیم، می کشیم. یعنی می گفتیم تریدی فتوشاپ ضعف هایی داره، می گفتیم قسمت دیزاینش ممکنه ضعف هایی داشته باشه تهش می گفتیم آقا ولش کن، نقاشی می کنیمش. آخر آخرش Brush رو برمیداریم، تبلت رو برمیداریم، شروع می کنیم به نقاشی کردن. برای همین لنگ نمیزاره آدمو و من خیلی دوسش دارم.

طرح ماندگار : چند ساله با کامپیوتر آشنا شدید و از چه سالی فتوشاپ رو شناختید و به عنوان نرم افزار اصلیتون انتخابش کردید؟

- الگویی که تو زندگی من خیلی اثر گذاشت باید بگم دایی من بود، آقای احمد قویدل که رئیس کانون هموفیل ایران هم هست. ایشون تقریبا سی چهل سال یک لابراتوار داشت، تو خیابون ۲۱ متری جی که هنوز هم هست، لابراتوار نسیم که من همیشه میرفتم پیشش با برش عکس شروع می کردم. و بعضی وقتا جو می گرفتم شروع می کردم تند تند کات کردن و بعد که نگاه می کردم می دیدم همه رو از وسط بریدم، عکسارو نابود کردم و هیچکدوم رو از سر خط نبریدم.

همه فکر می کردن من آخر عکاس و فیلمبردارم و تو این صنف میرم. ولی یه روز برای من یک کامپیوتر آوورد به اسم آمیگا، خیلی قدیمی هستند ( اون موقع من حدودا ۱۲، ۱۳ سالم بود). بعد یه نرم افزاری روی این داشت که اسمشو یادم نیست، نرم افزار طراحی فرش بود و symmetry کار می کرد.

Ps (1)

مثلا شما گوشه سمت راست یه طرحی رو میزدین، ۳ گوشه دیگه لنگه همون رو بصورت قرینه اجرا می کرد. ولی کاملا وکتور داغون، یعنی مثلا خط سبز مانیتور دو رنگ و اصلا هیچی نداشت. بعد که گذشت، یک کامپیوتر مکینتاش گرفت برای خودش که این کامپیوتر روش یه دیسکت نرم افزار فتوشاپ برای کمپانی کنون اسکنرز بود که رو اسکنر های کَنون عرضه شده بود و این هم به هر دلیلی رسیده بود به دست دایی من. اینو نصب کرد من قشنگ چونم روی زمین بود، وقتی که با کامپیوتر کار می کرد. اون موقع هم برای ما خیلی جذابیت داشت. الان نبود که بچه های نسل کال آف دیوتی باشن که این چیزارو اینقدر دیدن دیگه براشون عادی باشه … و من اونجا اولین جایی بود که فتوشاپ رو از نزدیک دیدم.

طرح ماندگار : چه سالی؟

- من فکر کنم کلاس پنجم ابتدایی بودم. چهارم یا پنجم ابتدایی بودم. ولی می تونم بگم اون یک بازی بود و هیچوقت کار حرفه ای محسوب نمی شد. ولی بعد خوشبختانه پدر و مادر من خیلی آدمای مدرنی هستند، یعنی من اولین باری که چشمم رو باز کردم و فهمیدم کامپیوتر چیه دیدم پدر من مثلا لپ تاپ داره (لپ تاپ داشت قد آجر). و شاید تو محله اولین کامپیوتری که اومد خونه، خونه ما بود و یا اولین سگایی که اومد … مثلا من از بچه ها لواشک میگرفتم بزارم بازی کنن. ولی هیچوقت گیم منو ارضا نکرد، اون چیزی که دوست داشتم نبود. چون احساس می کردم دست من نیست، من نمی تونم باهاش کاری بکنم.
اون زمان پدرم منو گذاشت تو نزدیکای استاد معین یه آموزشگاه کامپیوتر. یه زبان برنامه نویسی بود خیلی قدیم به اسم لوگو! لگو! …، اسمشو اصلا یادم نیست. که در این حد بود که مثلا من یک کُد می نوشتم این بره سمت راست، بیاد سمت چپ، بالا و … بیاد یک خط رو بکشه، بعد که ران میکردم، مثلا یه مثلث میومد شروع میکرد یه آدمو کشیدن (آدم در حد پیکسل). اونرو برای من می کشید و من خیلی خوشم میومد، ذوق می کردم. و خیلی راه ها رفتم. من آهنگری رفتم، کارگری مزرعه رفتم، همه این کارارو طی کردم به لطف پدرم. استدلالش این بود که باید بری، این فشارها باید بهت بیاد.

ما یک تابستون تو مزرعه کار می کردیم، لوبیا میچیدیم، بیست تا تک تومنی، بعد مزرعه خارج از شهر بود، ما با دوچرخه با دوستم می رفتیم تو یک مسیری هر روز صبح بلا استثنا سگ میذاشت دنبال ما تا ما برسیم به مزرعه. این عذابی بود که هر روز صبح ما داشتیم و مطمئن بودیم سگه الان هست و میاد، سگه هم سر ساعت اونجا بود. یعنی انگار سگه هم برنامه ریزی شده بود فردا اینا میان، این دفعه دیگه میریم می گیریمشون.

یعنی همه این کارا رو کردم ( صدا برداری، صدابرداری لایو، کار با سیستم های حرفه ای) ولی در نهایت باز دنیای تصویر دیجیتال منو مجذوب خودش کرد. ولی می تونم بگم ۱۰ سال تا ۱۲ ساله که کار می کنم یعنی پول درمیارم از این راه.

sigar-final
طرح ماندگار : اولین پروژتون یادتون هست چی بوده؟

اولین پروژه من یک کارت ویزیت بود. یه کارت ویزیت بود برای یه وکیل دادگستری. افتضاح هم زدم. وقتی رفت چاپ یک چیز مزخرفی دراومده بود. وکیله هم عصبانی شده بود و منم فرار کردم، صداشو در نیاوردم و رفتم. اون موقع اصلا هیچ درکی از CMYK نداشتم. بعد ببینید، زمان ما هیچی نبود. یعنی ما یه اینترنت می خواستیم وصل شیم، مدم های داغون یادته …. وصل که می شد یه حباب باز می شد می گفت مثلا ۳٫۲ کیلو بایت در ثانیه، می گفتیم وااااه چه سرعتی. بعد یه مدت اینترنت اومده بود ۹ کیلوبایت ما می گفتیم واااه این دیگه خداست. بعد فکر کن توتوریال شما نمی تونستید پیدا کنید، چیزی نبود اصلا. یه pdf به زور ما پیدا می کردیم.

من خودم ۵ سال طول کشید که فهمیدم hue یعنی رنگ. بچه که بودم این تلویزیون های سونی (مشکیا) تازه اومده بود، من همیشه یادمه، ابتدایی بودم، بعد من همیشه با سیستم های دیجیتال ور می رفتم. بعد رو این کنترلش، تنظیماتش رو که میاوردم خوب saturation و من بالا پایین می کردم میدیدم رنگ سیاه سفید میشه و فکر می کردم فقط سیاه-سفید میکنه و اوج درک من از saturation همین بود. بعد hue که میومد من سالها سر کار بودم که این یعنی چی.میگفتم مثلا هوو! هییو! هووی!

بعدها یک عکاسی بهم گفت این یعنی هیو (Hue) بعد گفتم خوب هیو یعنی چی گفت نمیدونم یا اگه می دونست هم نمی گفت. یک خصلت علمی بود خیلیا خیلی چیزارو به هم نمی گفتن. ولی الان دیگه بچه ها من نمیدونم هیچ بهانه ای برای رشدشون نیست.

arak

شما تو گوگل تایپ کنید چگونه ارباب حلقه ها را بسازیم؛ یه ۲ کیلومتر توتوریال و فیلم آموزشی میاد. الان خودشون میدن بیرون دیگه، من جدیدا دیدم “وتا دیجیتال” اسماک رو داده بیرون، روند و پروسس طراحی رو و اینکه چجوری مثلا مدل شده، چجوری کار شده، همه رو توضیحات کامل و مفصلی راجع بهش داده بیرون.
ولی زمان ما اصلا همچین چیزایی نبود. و به سختی می تونستیم یه سورس آموزشی استاندارد گیرمون بیاد (خیالمون راحت باشه که این حرفش درسته). و برای همین هم هست که اگر شما دقت کنید بحث آموزش و توتوریال ۳- ۴ ساله تو ایران خیلی رونق گرفته و دیگه همه دارن فیلم آموزشی میدن بیرون. و این خیلی خوبه، خیلی خوب. چرا، چون دست باز شده. فقط همین.

طرح ماندگار :  بازار کار ایران رو چطور می بینید؟ نقاط ضعفش، نقاط قوتش، مقایسه با بازار خارجی؟

ببینید، بازار کار ایران …. بازار کار ایران یا آدمای بازار کار ایران؟ این دوتا باهم خیلی فرق داره.
بازار کار ایران فوق العادس. چرا، چون ایران یک کشور رو به رشده. یعنی الان اگر شما تو ایالات متحده باشید خیلی سخت تر می تونید خودتون رو اثبات کنید تا توی ایران. برای چی، برای اینکه اونجا به قول معروف آرداشون رو ریختن و الک هاشون رو آویختن. یعنی همه کاراشون رو کردن. مثلا شما الان برید تو بازار کار آمریکا بگید من مثلا فتوشاپ بلدم، خوب ….

طرح ماندگار :  خلافش رو هم بعضیا میگن! میگن مثلا چون گرونه …

ببینید، آمریکایی ها خنگ نیستن. یعنی خیلی موارد ما می گیم مردم اروپا و آمریکا خنگن. نه دیگه اگر خنگ بودن الان این نبودن که. هیچ کس در هیچ جای دنیا خنگ نیست. کلا تفاوت ضریب هوشی ها متخصص ها میگن در حد اپسیلون هست. مثل تفاوت گوشی ها. یه زمانی اپل خیلی خوب بود ولی الان آیفون ۶ با Galaxy S5 با HTC M8 خیلی فرق نداره و خیلی با هم نزدیک شده تکنولوژی هاشون. تفاوت هوش ها اینقدر نیست که مثلا ما الان بگیم اونا خنگن ما خیلی باهوشیم.

Stone-Car

بحثی که هست، به قول شما نرم افزار گرونه. خوب فوتوشاپ ماهی ۵۲ دلار برای مجموعه نرم افزارها و یا تک نرم افزار ماهی ۱۹ دلار باید پرداخت کنه. قدیم که بایست ۱۰۰۰ دلار پول میداد، تریدی مکس ۴۰۰۰ دلار. اینا نرم افزارهای گرونیه. اما بحث اصلی اینه که کلا جامعه امریکا اینطوریه که ۲۰ درصد حرفه ای خدمات میدن به ۸۰ درصد مبتدی. یعنی کلا مدلش اینطوریه. یعنی شخص این پریز خونش درمیاد بیرون، خودش نمیره درستش کنه. میگه آقا من آدمی دارم که این کارو انجام میده؛ زنگ میزنه، اون میاد درست میکنه میره. از یکسری نظرا خوبه از یکسری نظرا بد.

خوبیش اینه که خوب جامعه هر کسی تخصص گرا میشه، هر کسی کار خودشو میکنه و نون تو دامن همدیگه میزارن. مثل ما نیستن که ماشین لباسشوییمون رو خودمون تعمیر می کنیم، تا یخچالمون و لپ تابمون. ولی خوب ایرادشم اینه که خیلی از مردم خیلی چیزارو بلد نیستن. من دوست نزدیکم اونجا زندگی میکنه میگه ۷۰ درصد دانشجوهای دانشگاه ما ویندوز بلد نیستن عوض کنن.

یعنی یک چیز ساده ای که یه بچه تو ایران هر روز داره انجام میده. ولی این به نظر من نشانه موفقیت نیست اصلا یعنی چیز خوبی نیست اتفاقا. چیز بدیه. این که ما همه کارو خودمون می کنیم. برای اینکه ما دریاهایی داریم با عمق یک انگشت ( تو ایران زیاده). ده تا بیست تا نرم افزار بلدیم ولی تو هیچکدوم حرفه ای نیستیم. به قول یکی از دوستای من که می گفت من یه دوستی تو امریکا داشتم پرسیدم با Cinema4D تا حالا کار کردی، بعد گفت Cinema4D؟؟؟

Ps (1)

گفت اصلا نشنیده بود اسمشو. حالا خودش یکی از قول های تریدی مکس بود. بعد اون میگفت من کاری با اون ندارم. کارم تریدی استودیو مکسه. حالا اگر یکی قراره ریگ ببنده، تو فلان نرم افزار دیگه، به من ربطی نداره. من پروژه رو میدم به اون، اونم میره ریگ می بنده.
ولی ما توی ایران باید خودمون کارا رو بکنیم، خودمون طراحی کنیم، خودمون تکسچرایز کنیم، خودمون رندر کنیم، خودمون همه کارا رو انجام بدیم، تلفن جواب بدیم، چایی بیاریم؛ این ایرادا باعث میشه هیچوقت هیچکس متخصص نشه. کَمن متخصصای حرفه ای مملکت ما. و این باعث میشه که یکسری ضعف ها بوجود بیاد و این چیز خوبی نیست. اتفاقا یکی از بزرگترین بدبختیای جامعه ایران به نظر من همین رایگان بودن نرم افزارهاست. خیلی بده.

مثلا تو حوضه معماری شما ببینید طرف با ۱۰ تا نرم افزار تریدی کار میکنه. برای چی؟ میدونی چرا؟ چون طرف پول نمیده. اگر مجبور بشه ۴۰۰۰ دلار بده برای تریدی مکس، بعد ۷۰۰ دلار بده پول vray بعد میفهمه لومیون فرضا ۲۰۰-۳۰۰ دلاری چقدر خوبه. اینو میفهمه چون اون ارزونه. مثل دنیای خودمون. مثلا به عکاسا میگی با چه نرم افزاری کار میکنی؟ میگه: لایت روم خیلی قوی تر از فتوشاپه. همینجور میمونی، آخه مگه میشه چون اون خودش یه قسمت کوچیکی از فتوشاپه.

لایت روم یه پلاگین ACR که لاکچری شده، لوکس شده، خوشگلش کردن، داره کار میکنه با یکسری افکت های آماده و اسلاید شو و اینا…. که همه اینارو تو فتوشاپ حرفه ای ترش رو میتونی بسازی. و خود اون ACR هم تو خود فتوشاپ هست. ولی چرا اینو بچه های ما نمیفهمن؟ به این دلیل که جفتش رایگانه. هر دو رو دارن. اگر مجبور بود ماهی ۱۹ دلار پول فتوشاپ بده یا اون موقع که قدیمی تر بود، مجبور بود ۹۹۹ دلار پول فتوشاپ extended بده، و بعد این ور ۱۷۰ دلار یا ۷۰ دلار پول لایت روم رو بده میفهمه لایت روم خوبه، چرا، چون ۷۰ دلاره ولی اون ۹۹۹ دلاره.

suicide

طرح ماندگار :  نظرتون درباره کمپانی ادوبی چیه؟
به نظر من با توجه به ۱۰-۱۵ سال کارش، کارایی که من ازش دیدم، (کمپانی خودش ۲۷-۸ سال، ۳۰ سال عمرشه) به نظر من و نظر خیلی از منتقدین دنیا، ادوبی رو میشه موفق ترین کمپانی دنیا دونست در زمینه تولید نرم افزار. به چند دلیل: یکی اینکه فوق العاده یوزر محوره. مثل فلان کمپانی نیست، اسمشو نمیبرم، که یوزر براش مهم نیست و فقط میخواد فروشش رو ببره بالا و شکست هم داره می خوره. شما تاحالا نشنیدید کسی بگه ادوبی بده، یا ادوبی مثلا نرم افزاری رو بخره بگه ااا چرا خرید. نرم افزار نابود میشه. نه هیچوقت همچین اتفاقی نیافتاده. نمونه بارزش Speed grade .

نرم افزاری که هیچکس نمیشناختش رو خرید و تبدیلش کرد به یکی از رقبای ریزالو برای اصلاح نور و رنگ ویدئوها. یعنی کلا کارش خوبه. ولی این رو هم باید در نظر بگیریم که تمام این کمپانی ها در نهایت یک هدف دارند. هدف پوله. یعنی درآوردن درآمد بیشتر و ثروت بیشتر. برای همین خیلی از مواقع شاید یوزرها خوششون نیاد از خیلی از طرح ها مثل creative Cloud. یعنی ما یه زمانی CS6 می خریدیم مثلا ۹۹۹ دلار ولی الان باید مثلا اگر طرح تک پلانش رو هم در نظر بگیریم ماهی ۲۰ دلار، ما باید ماهی ۲۰ دلار تا آخر عمر پرداخت کنیم. شاید از نظر خیلیا بد باشه، ولی از نظر من خوبه. چون خدمات دیگه ای داره به من میده. اما کلا کمپانی جالبیه.

یعنی به نظر من نداریم تو دنیا کمپانی دیگه ای مثل این. و تو ۴-۵ سال اخیر هم خیلی عوض شده، اصلا استایلش تغییر کرده، نحوه کارش، درآمد زاییش. من استنباطم اینه که شاید تا ۳-۴ سال آینده حتی به یکی از غول های دنیای CG هم بدل شه. یعنی فقط ۲D دیزاین نه. بیاد و وارد دنیای ۳D هم بشه و خیلی قدرتمند تو این قضیه ظاهر شه. ولی خوب یکسری از دوستان خیلی میگن نه، همچین چیزی نمیشه و … من اصلا به این چیزا اعتقاد ندارم.

همونجوری که ما باور نمیکردیم که شاید روزی خیلی از کمپانی ها از بین برن و الان هم نرم افزارهاشون بشه مال اتودسک، هیچ چیز در دنیای تجارت غیر قابل پیش بینی نیست. مثلا فاندری رو کی فکرشو میکرد سهامش رو برای فروش بزاره. خیلی اتفاقات میافته و من اعتقادم اینه که کسی که با دنیای ادوبی همراهه، فقط رو به پیشرفته و امکان نداره که اتفاقی بیافته.

یعنی اینطوری نیست که شما یوزر سافت ایمیج باشید و صبح از خواب بیدارشید و ببینید کمپانی محبوبتون نوشته که من دیگه این نرم افزارو تولید نمی کنم. یعنی کار به جایی میرسه که SideFX میاد تو پیج هودینی یه فروم باز میکنه، خوش آمد میده به یوزرهای سافت ایمیج. یعنی رقیب میاد میگه بیاید پیش خودم. مطمئن هستم که این اتفاق در دنیای ادوبی نخواهد افتاد.

Valley
طرح ماندگار :  بیشتر انیمیشن دوست دارید کار کنید یا تک فریم؟

من هردوش رو دوست دارم. کلا چیزیو دوست دارم کار کنم که مفهوم داشته باشه. من برام زیاد مهم نیست که Massive باشه، متریال های عظیم، صحنه بزرگ، افکت های آنچنانی. نه. من دوست دارم مفهموم داشته باشه. یعنی یک زمانی ۴ تا خط و نقطه مفهومی رو به شما میده که شما میگی وااه. دیدیم دیگه از این انیمیشن های Flat و اسکچی ساده. ولی یک زمانی هم هست که کار خیلی پیچیده هست و مفهوم هم داره. مثل lord of Rings کار خیلی پیچیده هست و مفاهیم خیلی قوی توش هست.

کلا کار مفهومی رو دوست دارم. چه ۲d باشه چه انیمیشن سه بعدی. دوست دارم یه چیزی رو به بیننده برسونه. که متاسفانه بزرگترین مشکل هنر امروز، دیجیتال آرت امروز در همه جای دنیا اینه که کار از لحاظ تکنیکال فوق العاده قوی شدن، خیلی عظیم، خیلی پیچیده. ولی از لحاظ مفهوم صفره. نمونه بارزش همین فیلم هایی که داریم میبینیم دیگه، ترانسفورمرز و خیلی چیزای دیگه. اصلا هیچ مفهومی ندارن. هابیت نمونه بارزشه.

فیلم خیلی قویه. ولی مثلا پدر خوانده نیست که نگاه کنید بگید وااااه …. به نظرم این دو تا با هم مچ بشن، یعنی ما کاری رو ارائه بدیم، چه ۲d و چه ۳d که هم تکنولوژی و تکنیک خوبی توش باشه و هم مفاهیم خیلی ارزنده و …. من اونو دوست دارم. چه ۲d باشه و چه ۳d.

طرح ماندگار : دوست دارید چه سوالی ازتون بپرسیم؟

خیلی سخت شد. اینکه مثلا ازم بپرسید که آیا فتوشاپ قویترین نرم افزار تریدی دنیا هست یانه.
طرح ماندگار :  آیا اینطور هست ؟
نه. یکسری آدم که حالا اسم نمیبرم و نمیخام تخریب کنم کسیو، نمیدونم اینو از کجا درآوردن که رئوفی اینو گفته. من حداقل می تونم بگم ۵ سال قبل از اون آدما تو این صنعت بودم و کار کردم و مطمئن هستم اونقدر شعورم میرسه که بدونم چیزی به اسم آواتار نداریم که با فتوشاپ ساخته شده باشه.

فتوشاپ کارش تصویرسازی و گرافیک دیزاین و بحث ادیت تصاویر و عکس و این چیزاس. و من اینو مطمئنا میدونم که “فتوشاپ تریدی” هرگز نمیتونه با غول هایی مثل مایا یا با مکس رقابت داشته باشه، الان. ولی هیچکس از آینده خبر نداره. چون ادوبی مثل غول چراغ جادو میمونه. بعضی وقتا از آستینش یه چیزی در میاره بیرون. یهو میبینی یه نرم افزاری رو رو میکنه که مثل هودینی دیگه، کی فکرشو می کرد هودینی بیاد طی ۳-۴ سال دنیای تریدی انیمیشن رو …. هودینی که یک نرم افزار مورف داشت، این عکسو تبدیل می کرد به اون عکس. اینقدر ساده بود نرم افزارش کی فکرشو می کرد تبدیل بشه به یکی از غول های تریدی انیمیشن و تو خیلی از زمینه ها رقبای خودشو کنار بزنه.

پس دنیای تکنولوژی اصلا قابل پیش بینی نیست ولی الان در حال حاضر ادوبی رو اصلا در صنعت cg و در بحث ۳d نمیتونیم به عنوان یک غول مطرحش کنیم. نه، ولی در صنعت تدوین سینمایی و در صنعت کامپوزیت ۲d، در صنعت ادیت تصویر و مخصوصا تدوین حرفه ای یک Industrial Standard هستش. یک استاندارد جهانی هست و هیچکس نمیتونه منکر این قضیه بشه. تابلوئه که بهترینه.

Adobe Tower
طرح ماندگار : یکسری کلمه میگم، شما اولین چیزی که با شنیدن این کلمه ها به ذهنتون می رسه رو بگید.
طرح ماندگار : ادوبی؟
عشق

طرح ماندگار :  فتوشاپ؟
اونم عشق

طرح ماندگار : افتر افکت؟
پیچیدس
طرح ماندگار :  اسمارت آبجکت؟
یک کلمه نمیتونم بگم راجع بهش. نباشه من میزارم کنار فتوشاپو.

طرح ماندگار : هیستوری؟
تنها دلیل وجود من تو این دنیا (Undo)

طرح ماندگار: تریدی؟

جذاب

طرح ماندگار : بهمن رئوفی؟
جدی ولی مهربونه

طرح ماندگار : ماسک؟
ماست؟؟؟؟؟

طرح ماندگار : ماسک ؟ ببخشید مسک (Mask)
راه فرار

طرح ماندگار : اتودسک؟
ولش کن هیچی نمیگم

با تشکر از آقای بهمن رئوفی که وقت با ارزششون رو در اختیار ما قرار دادند.

منبع: طرح ماندگار